چگونه بدون پول خوشبخت باشیم؟

چگونه بدون پول خوشبخت باشیم؟

احتمالا از این سوال تعجب کرده‌اید و با خود میگویید که اصلا ممکن است در این روزگار بدون پول خوشبخت بود! در جواب شما خواهم گفت که کمی صبر کنید تا به همراه هم این موضوع را از زوایای مختلف بررسی کنیم و اصلا شاید به این نتیجه برسیم که: نه ، بدون پول خوشبختی رخ نمیدهد!

به خاطر بیاورید زمانی را که بچه بودیم و از معلم ها و بزرگتر ها میشنیدیم که پول خوشبختی نمی‌آورد اما اکثر ما الآن که به سن و سال آن‌ها رسیده‌ایم اتفاقا برخلاف نظر آن‌ها معتقدیم که پول بسیار هم خوشبختی می‌آورد و اصلا مگر میشود بدون پول زندگی‌ای را ساخت که در آن احساس خوشبختی داشت؟ باید گفت که رابطه بین پول و خوشبختی یکی از چالش‌های مهم انسان در این زمان است و حل شدن این چالش منجربه حس رضایت و شادمانی او خواهد شد، پس با ما در این مقاله همراه باشید تا با هم این چالش را حل کنیم.

“  پیشنهاد: برای شرکت در تست سنجش خوشبختی بصورت رایگان کلیک کنید.

رابطه بین پول و خوشبختی

اول از همه باید بگوییم که رابطه بین پول و خوشبختی رابطه ساده‌ای نیست و نیازمند توضیح دادن است و همین موضوع باعث میشود که این سردرگمی در این رابطه ایجاد شود. به این صورت که با خود میگوییم که آدم بی پول پر از مشکلات و بدبختی است پس برای خوشبختی حتما پول لازم است و این را رابطه‌ای مستقیم میبینیم درصورتیکه این رابطه فقط تا حدی از کسب پول صادق است و پس از آن اعتبار ندارد، مثلا شخص بی‌خانمانی را فرض کنید که گرسنه و تشنه و بیمار در زیر باران نشسته است، اگر برای این شخص امکاناتی را فراهم کنید و او را از پایین ترین سطح جامعه به طبقه‌ی متوسط ببرید زندگی‌اش به طرز چشمگیری تغییر میکند و خود را خوشبخت میبیند (صرف نظر از فاکتورهای دیگر). حال اگر پس از مدتی او را از طبقه متوسط جامعه به طبقه بالای جامعه ببرید، خواهید دید که شادمانی و خوشبختی‌اش بسیار کمتر از حالت قبل افزایش پیدا میکند، چرا که دیگر در زندگی او صرفا نیازهای پایه وجود ندارد که با رفع شدنش خود را دارای احساس خوشبختی ببیند حالا دیگر موضوعاتی مثل نیاز به امنیت، احساس تعلق و عشق، نیاز به احترام و خودشکوفایی را در خود احساس میکند که دیگر این نیازها فقط با پول رفع نمیشوند و برای رفع این نیازها به ابزارها و راهکارهای متفاوتی احتیاج است. حال بیایید و تصور کنید در حالیکه این نیاز های اساسی‌تر او بدون رسیدگی رها شده‌اند، این شخص را به طبقه ابرثروتمند جامعه ببرید، خواهید دید که نه تنها هیچ تاثیری بر روی افزایش خوشبختی او نمیگذارد بلکه با داشتن احساس نیاز شدید (به موارد ذکر شده در هرم مازلو که در بالا ذکر شد)، همین ثروت و پول او ممکن است در جهتی به کار برده شود که خوشبختی‌اش را به طرز چشمگیری کاهش دهد و اصلا شخص را به جایی برساند که آرزوی دوران فقیر بودنش را کند، اما اینقدر احساس آشفتگی و بیچارگی نکند و حتی ممکن است دست به خودکشی نیز بزند چراکه طبق آمار رسمی میزان خودکشی بین طبقات بسیار پولدار و بسیار فقیر بیشتر است و این نشان دهنده همان رابطه خاصی است که بین پول و خوشبختی مطرح میشود.

شرط اصلی خوشبختی چیست؟

پس برای داشتن یک زندگی شادمان و کسب احساس خوشبختی فقط به پول احتیاج نداریم بلکه با در دست داشتن مقداری از امکانات مالی و تامین قابل قبولی از نیازهای اولیه هم میتوانیم احساس خوشبختی کنیم اما یک شرط بسیار مهم دارد که اگر به آن پرداخته نشود چه تمام منابع مالی را داشته باشیم و چه از حداقل‌ها هم محروم باشیم باز هم احساس خوشبختی نخواهیم کرد! اما آن شرط مهم چیست؟ مفهومی است که از دیرباز مورد دغدغه آدمی بوده و مکاتب و افراد متعددی به آن پرداخته اند. مفهومی که طبق تحقیقات معتبر علمی «معنا» نام دارد و باعث ایجاد یک زندگی غنی و پربار میشود به این صورت که براساس ارزش‌های درون قلب‌مان مسیری را انتخاب کنیم و در آن مسیر گام برداریم و طبق این ارزش‌ها زندگی کنیم که نتیجه‌ای جز حس نشاط و سرزندگی و رضایت ندارد و البته زودگذر و مقطعی هم نیست و حس عمیقی از زندگی آرامش بخش را به ما میدهد. خوشبختی زمانی اتفاق میفتد که دلایل محکمی برای زندگی کردن داشته باشیم و از خود و مسیر زندگی‌ای که آگاهانه انتخابش کرده‌ایم راضی باشیم. و اگر بتوانیم به این مهم در زندگی دسترسی پیدا کنیم خود را دارای ارزش میبینیم و دیگر خوشبختی را محدود به پول و ثروت نمیبینیم و حتی با حداقل‌های در زندگی هم کنار خواهیم آمد چرا که افق دید بلندتری را در زندگی برای خود تجسم میکنیم. بعنوان مثال معلمی را فرض کنید که آگاهانه و با عشق و علاقه عمر خود را برای تعلیم کودکان روستاهای دورافتاده صرف کرده، قطعا از امکانات بسیار زیادی که میتوانست در موقعیت‌های دیگر شغلی بهره‌مند شود محروم بوده و با حداقل امکانات زندگی کرده‌است اما زندگی سرشار از معنایی را برای خود ساخته است و زندگی خود را رضایت بخش میداند.

تذکر بسیار مهم

مثال بالا برای همه قابل استفاده نیست! هر کس باتوجه به رسالت و توانمندی های خود باید دست به طراحی زندگی معنادار خود بزند، ممکن است ایجاد معنا در شما با راه‌اندازی بزرگترین سایت آموزشی کشور همراه باشد و یا برای دیگری به تحقیق و پژوهش و استاد دانشگاه شدن، هدف از مثال بالا تدریس در نواحی محروم و صرفا تحمل سختی‌ها نیست بلکه هرکس با توجه به ویژگی‌ها و پتانسیل‌ها و استعدادها و ظرفیت تحمل سختی‌ها و دیگر فاکتورهای خودشناسیِ مربوط به خودش باید بتواند رسالت زندگی خود را کشف و یا طراحی‌کند و طبق آن در مسیر معنا دار زندگی خود گام بردارد و احساس شادکامی و خوشبختی را هر لحظه تجربه نماید.

این مقاله بخش کوچکی از دوره خودشناسی، راز خوشبختی بود. اگر بدنبال خوشبختی واقعی و زندگی معنادار هستید و آرزوی زندگی شاد و پر از موفقیت و دستاورد را دارید و میخواهید چالش انتخاب شغل را برای همیشه حل کنید و یک بار برای همیشه خود را کامل و دقیق بشناسید این دوره برای شما طراحی و تولید شده است و قطعا نقطه عطف زندگی شما خواهد بود.