تست استعدادیابی کلیفتون که به عنوان تست گالوپ نیز شناخته میشود، ابزاری است که برای شناسایی نقاط قوت و استعدادهای فردی به کاربرده میشود. این تست به افراد کمک میکند تا درک بهتری از توانمندیها و قابلیتهای خود پیدا کنند و بر اساس آن، مسیرهای شغلی و تحصیلی مناسبی را انتخاب کنند. این تست به معرفی ۳۴ تم توانمندی در انسان مپردازد که در هر فرد، چند مورد مهمتر و پررنگ تر وجود دارد. باتوجه به اینکه تکیه این تست بر نقاط قوت افراد است پس در سازمان ها برای کشف استعداد و توامندی منابع انسانی نیز رواج دارد. در این مقاله به تعریف، تاریخچه، ساختار، اعتبار و نقد تست استعدادیابی کلیفتون (گالوپ) خواهیم پرداخت.
تعریف تست استعدادیابی کلیفتون (گالوپ)
تست استعدادیابی گالوپ یک ابزار ارزیابی شخصیتی است که به شناسایی و تحلیل نقاط قوت فردی کمک میکند. این تست بر اساس نظریه نقاط قوت در روانشناسی طراحی شده است که بر این اصل تاکید دارد که افراد باید بر روی نقاط قوت خود تمرکز کنند تا به بهترین نسخه خود تبدیل شوند. فلسفه تست گالوپ بر اساس این اصل است که هر فرد مجموعهای از استعدادها و نقاط قوت منحصربهفرد خودش را دارد که در صورت شناسایی و پرداختن به آنها میتوانند به موفقیت برسد. در این راستا دکتر کلیفتون میگوید:
– تمرکز بر نقاط قوت، عملکرد و رضایت را افزایش میدهد.
– تلاش برای اصلاح نقاط ضعف میتواند باعث خستگی و کاهش انگیزه شود.
– رشد پایدار زمانی حاصل میشود که افراد انرژی خود را بر تقویت تواناییهای طبیعیشان متمرکز کنند.
تست کلیفتون شامل مجموعهای از سوالات است که به صورت آنلاین انجام میشود و نتایج آن به شناسایی 34 نوع استعداد یا تم توانمندی مختلف منجر میشود که در ادامه همه آنها را توضیح خواهیم داد.
تاریخچه تست استعدادیابی کلیفتون (گالوپ)
تست استعدادیابی گالوپ (Gallup StrengthsFinder) توسط دکتر دونالد کلیفتون، پدر روانشناسی نقاط قوت و مالک مؤسسه گالوپ، طراحی شده است. کلیفتون بر این باور که انسانها با استعدادهای منحصربهفردی متولد میشوند و موفقیت از شناخت و استفاده از این استعدادها سرچشمه میگیرد، این ابزار را توسعه داد. او به جای تمرکز بر نقاط ضعف افراد، فلسفهای را ترویج کرد که بر شناسایی و تقویت نقاط قوت افراد تأکید داشت. تست گالوپ نخستین بار در سال 2001 منتشر شد و از آن زمان تاکنون میلیونها نفر در سراسر جهان از آن استفاده کردهاند. در همان سال کتاب “Now, Discover Your Strengths” توسط دان کلیفتون و مارکوس باکینگهام منتشر شد که به ترویج مفهوم نقاط قوت کمک کرد. از آن زمان، تست استعدادیابی گالوپ به یکی از محبوبترین ابزارهای ارزیابی شخصیت تبدیل شده است و در بسیاری از سازمانها و دانشگاهها برای شناسایی استعدادها و نقاط قوت استفاده میشود.
ساختار تست استعدادیابی کلیفتون (گالوپ)
تست استعدادیابی گالوپ شامل مجموعهای از پرسشها است که برای ارزیابی استعدادها و نقاط قوت افراد طراحی شدهاند که در چهار موضوع کلی زیر گنجانده می شوند:
الف: تفکر استراتژیک (Strategic Thinking):
این ویژگی شامل چندین استعداد است که همگی به این موضوع مرتبط اند که فرد هنگام تصمیم گیری، چگونه از محیط اطراف خود اطلاعات دریافت میکند و چگونه آنها را دسته بندی و تحلیل مینماید. این افراد معمولا از مهارت تصمیم گیری بالایی برخوردارند و حضور آنها در تیم ها میتواند به حل چالش ها کمک کند.
ب: ایجاد روابط (Relationship Building):
افرادی که در ایجاد ارتباطات عمیق و حمایت از دیگران مهارت دارند. به خاطر ویژگی هایی که مطرح شد این افراد میتوانند در تیم ها حضور فعال و دلگرم کننده ای داشته باشند.
ج: نفوذ و تأثیرگذاری (Influencing):
افرادی که میتوانند دیگران را متقاعد کرده و بر آنها تأثیر بگذارند. توانمندی های این گروه باعث میشود تا فرد بر دیگران اثر بگذارد و آنان را متقاعد سازد.
د: اجراکنندگی (Executing):
افرادی که توانایی بالایی در عملیکردن ایدهها دارند. یعنی این افراد علاوه بر داشتن ایده میتوانند آن را از درون ذهن و فکر خویش خارج کرده و در جهان بیرون ایجاد کنند.
۳۴ استعداد و تم توامندی تست استعدادیابی کلیفتون (گالوپ)
تفکر استراتژیک (Strategic Thinking):
۱. تحلیلگر (Analytical)
این افراد تمایل دارند دادهها و اطلاعات را تجزیه و تحلیل کنند تا الگوها و ارتباطات را شناسایی کنند و هچنین آنها منطقی و دقیق هستند.
۲. چشم انداز (Context)
این استعداد شامل تمایل به درک تاریخ و زمینههای گذشته است تا تصمیمات بهتری در حال حاضر گرفته شود.
۳. آینده نگری (Futuristic)
این استعداد شامل تمایل به تصور آینده و پیشبینی روندها است. این افراد معمولاً ایدههای نوآورانهای برای آینده دارند.
۴. ورودی (Input)
افراد با این استعداد تمایل دارند اطلاعات و دادههای جدید جمعآوری کنند و از آنها برای تصمیمگیری استفاده کنند.
۵. اندیشه (Intellection)
این افراد دوست دارند به تفکر عمیق بپردازند و از بحثهای فکری لذت میبرند.
۶. یادگیرنده (Learner)
این استعداد شامل تمایل به یادگیری مداوم و بهبود مهارتها است. این افراد معمولاً کنجکاو هستند.
۷. ایده پردازی (Ideation)
افراد با این استعداد تمایل دارند ایدههای جدید و خلاقانه تولید کنند و معمولاً در تفکر انتقادی مهارت دارند.
۸. استراتژیک (Strategic)
این استعداد شامل توانایی شناسایی الگوها و ایجاد برنامههای مؤثر برای دستیابی به اهداف است.
ایجاد روابط (Relationship Building):
۹. انعطاف پذیر (Adaptability)
افراد با این استعداد به راحتی با تغییرات سازگار میشوند و در شرایط نامشخص به خوبی عمل میکنند. آنها معمولاً انعطافپذیر و پاسخگو هستند.
۱۰. متصل (Connectedness)
این گروه به ارتباطات میان افراد و وقایع اهمیت میدهند. آنها معمولاً احساس همبستگی و ارتباط عمیق با دیگران دارند.
۱۱. پرورش دهنده (Developer)
این استعداد شامل تمایل به شناسایی و پرورش پتانسیلهای دیگران است. این افراد معمولاً مربیان خوبی هستند.
۱۲. همدلی (Empathy)
این افراد توانایی درک احساسات دیگران را دارند و معمولاً نسبت به نیازهای دیگران حساس هستند.
۱۳. هماهنگی (Harmony)
این افراد به دنبال ایجاد توافق و هماهنگی در گروهها هستند و معمولاً از تنشها دوری میکنند.
۱۴. دربرگیرنده (Includer)
این افراد تمایل دارند همه را در فعالیتها و گروهها شامل کنند و از انزوا جلوگیری کنند.
۱۵. فردگرایی (Individualization)
این استعداد شامل توانایی شناسایی ویژگیهای منحصر به فرد هر فرد است و معمولاً در برقراری ارتباط مؤثر عمل میکند.
۱۶. مثبت گرایی (Positivity)
این افراد معمولاً نگرش مثبتی دارند و سعی میکنند انرژی مثبت را در محیط اطراف خود ایجاد کنند.
۱۷. رابط (Relator)
این استعداد شامل توانایی ایجاد روابط عمیق و معنادار با دیگران است. این افراد معمولاً دوستان وفاداری دارند.
نفوذ و تأثیرگذاری (Influencing):
۱۸. فعال کننده (Activator)
این افراد تمایل دارند که ایدهها را به عمل تبدیل کنند. آنها سریعاً اقدام میکنند و دیگران را نیز برای انجام کارها ترغیب میکنند.
۱۹. فرمان (Command)
این افراد توانایی رهبری و تأثیرگذاری بر دیگران را دارند. آنها در مواقع بحران به خوبی عمل میکنند و میتوانند تصمیمات سخت بگیرند.
۲۰. ارتباط (Communication)
این استعداد شامل توانایی بیان ایدهها و احساسات به شیوهای مؤثر است. این افراد معمولاً سخنرانان خوبی هستند و در برقراری ارتباط با دیگران مهارت دارند.
۲۱. رقابت (Competition)
افراد با این استعداد تمایل دارند خود را با دیگران مقایسه کنند و در پی برتری بر رقبا هستند. آنها معمولاً انگیزه بالایی برای دستیابی به موفقیت دارند.
۲۲. حداکثرکننده (Maximizer)
افراد با این استعداد تمایل دارند نقاط قوت خود را تقویت کرده و بر روی بهترین عملکرد تمرکز کنند.
۲۳. خودباوری (Self Assurance)
این استعداد شامل اعتماد به تواناییهای خود است و افراد با این استعداد معمولاً تصمیمات قاطعانهای میگیرند.
۲۴. اهمیت(Significance)
افراد با این استعداد تمایل دارند تأثیرگذار باشند و در پی دستیابی به موفقیتهای بزرگ هستند.
۲۵. دوست یاب (Woo)
این افراد توانایی جذب دیگران را دارند و معمولاً در ایجاد روابط جدید مهارت دارند.
اجراکنندگی (Executing):
۲۶. دست یابنده (Achiever)
افراد با این استعداد تمایل دارند به طور مداوم در حال انجام کارها و دستیابی به اهداف باشند. آنها از موفقیتهای خود لذت میبرند و معمولاً دارای انرژی بالایی هستند.
۲۷. سازمانده (Arranger)
این استعداد شامل توانایی سازماندهی و هماهنگی منابع مختلف برای دستیابی به بهترین نتیجه است. این افراد توانایی مدیریت پیچیدگیها را دارند.
۲۸. معتقد (Belief)
افراد با این استعداد دارای اصول و ارزشهای قوی هستند که بر تصمیمگیریهای آنها تأثیر میگذارد. آنها معمولاً در پی تحقق اهدافی هستند که با باورهایشان همخوانی دارد.
۲۹. ثبات (Consistency)
افراد با این استعداد تمایل دارند که انصاف و عدالت را در تعاملات خود رعایت کنند. آنها به دنبال ثبات و نظم در محیط کار هستند.
۳۰. دقیق و موشکاف (Deliberative)
این افراد معمولاً محتاط هستند و قبل از اقدام، به دقت فکر میکنند. آنها تمایل دارند خطرات را شناسایی کرده و از آنها جلوگیری کنند.
۳۱. نظم (Discipline)
افراد با این استعداد به ساختار، نظم و برنامهریزی اهمیت میدهند. آنها معمولاً کارها را به صورت منظم انجام میدهند.
۳۲. تمرکز (Focus)
افراد با این استعداد توانایی تمرکز بر روی اهداف مشخص را دارند و معمولاً از حواسپرتی دوری میکنند.
۳۳. مسئولیت پذیری (Responsibility)
این دسته از افراد نسبت به آنچه میگویند متعهد هستند و سعی میکنند همه کارهای را به اتمام رسانند. این افراد قابل اعتماد و وظیفه شناس هستند.
۳۴. احیا کننده (Restorative)
این افراد توانایی شناسایی مشکلات و یافتن راهحلهای مناسب برای آنها را دارند. افرادی که دارای این استعداد هستند از شکست خوردن خسته نمیشوند و دوباره به تلاش ادامه خواهند داد.
کاربردهای تست استعدادیابی کلیفتون (گالوپ)
تست استعدادیابی گالوپ در زمینههای مختلفی کاربرد دارد:
محیط کار: بسیاری از سازمانها از این تست برای شناسایی نقاط قوت کارکنان و بهبود تیمهای کاری استفاده میکنند.
تحصیلات: دانشآموزان و دانشجویان میتوانند از این تست برای انتخاب رشته تحصیلی مناسب بهره ببرند.
مشاوره شغلی: مشاوران شغلی از نتایج این تست برای راهنمایی بهتر مراجعین خود استفاده میکنند.
اعتبار تست استعدادیابی کلیفتون (گالوپ)
تست استعدادیابی گالوپ (کلیفتون) در بین دیگر آزمون های استعدادیابی دارای اعتبار علمی نسبتا بالایی است چراکه براساس تحقیقات روانشناسی دان کلیفتون و مارکوس باکینگهام ایجاد شد. تحقیقاتی نشان دادهاند که این تست میتواند نقاط قوت افراد را شناسایی کند و اطلاعاتی درباره استعداد ها و توانمندی های آنان ارائه دهد. همچنین این تست در مقایسه با دیگر ابزارهای ارزیابی شخصیت، تمرکز بیشتری بر روی نقاط قوت دارد و به افراد کمک میکند تا بر اساس توانمندیهای خود تصمیمگیری کنند. علاوه بر این کلیفتون در طول سالها تحقیقات گستردهای انجام داده است تا اعتبار و دقت این تست را تضمین کند. نتایج تست کلیفتون در شماری از مطالعات علمی مورد بررسی قرار گرفته و نشاندهنده قابلیتهای پیشبینیکننده آن در زمینههای مختلف از جمله عملکرد شغلی، رضایت شغلی و موفقیت تحصیلی است.
نقدهای تست استعدادیابی کلیفتون (گالوپ):
تست گالوپ، به ویژه در زمینه ارزیابی شخصیت و شناسایی نقاط قوت فردی، نقدهای مختلفی را از محققان و متخصصان روانشناسی دریافت کرده است. برخی از نقدهای علمی به این تست شامل موارد زیر میشود:
1. پایه علمی محدود: برخی از منتقدان بر این باورند که تست گالوپ به اندازهای که ادعا میشود، از پایههای علمی محکمی برخوردار نیست. آنها معتقدند که نتایج این تست ممکن است به طور کامل نمایانگر واقعیتهای پیچیده شخصیت انسان نباشد.
2. عدم اعتبار و پایایی: برخی تحقیقات نشان دادهاند که ممکن است اعتبار و پایایی این تست در شرایط مختلف متفاوت باشد. این بدان معناست که نتایج ممکن است در زمانهای مختلف یا در جمعیتهای مختلف تغییر کند.
3. تعمیم ناپذیری: منتقدان همچنین اشاره کردهاند که نتایج تست گالوپ ممکن است برای همه افراد یا فرهنگها قابل تعمیم نباشد. به عنوان مثال، برخی از ویژگیهای شخصیتی ممکن است در فرهنگهای مختلف به شکلهای متفاوتی بروز پیدا کنند.
4. توجه به نقاط قوت: یکی از انتقادات عمده این است که تست گالوپ بیشتر بر روی نقاط قوت تمرکز دارد و ممکن است نقاط ضعف یا جنبههای منفی شخصیت را نادیده بگیرد. این میتواند منجر به تصویر ناقصی از شخصیت فرد شود.
5. تأثیرات اجتماعی و محیطی: برخی از منتقدان معتقدند که تست گالوپ به اندازه کافی تأثیرات اجتماعی و محیطی بر رفتار و شخصیت افراد را در نظر نمیگیرد.
این نقدها نشاندهنده اهمیت بررسی و ارزیابی دقیق ابزارهای سنجش شخصیت هستند و نیاز به تحقیقات بیشتر برای تأیید اعتبار و کاربرد این تستها را نشان میدهند.
تاثیر این تست بر خودشناسی چقدر است ؟ چگونه میتوان با این تست خودشناسی کرد؟
تست کلیفتون (گالوپ) میتواند تأثیر (هرچند اندک) بر خودشناسی افراد داشته باشد. در زیر به برخی از تأثیرات و نحوه استفاده از این تست برای خودشناسی اشاره میشود:
۱. شناسایی نقاط قوت: این تست به افراد کمک میکند تا نقاط قوت طبیعی خود را شناسایی کنند. شناخت این نقاط قوت میتواند به افزایش اعتماد به نفس و بهبود عملکرد فردی و حرفهای کمک کند. و با سرمایه گذاری بر این نقاط قوت میتوان نتایج زودهنگام و لذت بخشتری را تجربه کرد.
۲. فهم بهتر از خود: با شناخت نقاط قوت، افراد میتوانند درک بهتری از رفتارها، انگیزهها و تمایلات خود پیدا کنند. این درک میتواند به تصمیمگیریهای بهتر و انتخابهای مناسبتر در زندگی شخصی و حرفهای منجر شود.
۳. بهبود روابط: شناخت نقاط قوت خود و دیگران میتواند به بهبود روابط بین فردی کمک کند. افراد میتوانند یاد بگیرند که چگونه از نقاط قوت یکدیگر بهرهبرداری کنند و تعاملات مثبتتری ایجاد کنند.
نتیجهگیری
تست استعدادیابی گالوپ یا کلیفتون ابزاری برای شناسایی نقاط قوت فردی است که شناخت بر این نقاط قوت میتواند تأثیر زیادی بر تصمیمگیریهای شغلی و تحصیلی داشته باشد. استفاده از این تست با تمام نقدها و ملاحظاتی که گفته شد میتواند به افراد کمک میکند تا خود را بهتر بشناسند و همچنین میتواند به سازمانها در ایجاد تیمهای موثرتر و بهرهوری بیشتر نیز یاری رساند. در نهایت با توجه به اهمیت شناخت نقاط قوت در زندگی شخصی و حرفهای اگر احساس میکنید با این تست مسیر خودشناسی و پی بردن به نقاط قوت شخصیتان آغاز میشود میتوانید از این تست استفاده کنید اما قطعا برای پی بردن به نقاط قوت و استعداد های خویش عزم و توجه بیشتری احتیاج است چراکه مسیر خودشناسی فراتر از چند سوال و آزمون است. بعنوان راهکار آخر این مقاله پیشنهاد میکنیم پس از شناسایی نقاط قوت، تلاش کنید تا آنها را تقویت کنید و در زندگی روزمره خود به کار ببرید. این میتواند شامل یادگیری مهارتهای جدید، شرکت در دورههای آموزشی یا جستجوی فرصتهای جدید نیز باشد.